کنارتوام
سرم روی پاهایت
انگشت هایت لابه لای موهایم
رقصی عاشقانه گرفته اند
اشک بی اختیار بر گونه ام جاریست
" بزار سر روی شونم گریه سر کن
از اون شب گریه های تلخ هق هق
بزار باور کنم یه تکیه گاهم
برای غربت یه مرد عاشق ..."
دستت را آرام می گیرم
می بوسم
روی چشمهایم می گذارم
آرام می گویی " نفسم ..."
نفسم بند می آید
تو را در آغوش می کشم
" تو قلبم تو رو دارم
اگه خونه به دوشم
من این عالم عشق و
به عالم نفروشم ..."