ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
برای امنیت شخصی...
1- قویترین قسمت بدن شما آرنجتان میباشد...
در صورتیکه به اندازه کافی به شخصی نزدیک هستید که بتوانید از آرنجتان استفاده نمایید، این کار را انجام دهید...
2- در صورتیکه دزدی از شما کیف پولتان را خواست، آن را به او تحویل ندهید
کیف را به سمتی دور، ترجیحا در حیاط منزل مجاور پرتاب کنید...
ممکن است این شانس وجود داشته باشد که دزد به کیف شما بیش از خود شما علاقه نشان دهد و به سمت کیف برود در این لحظه شما فرار کنید...
3- در صورتیکه شما را داخل صندوق ماشین انداخته اند چراغ های عقب را در آورید...
و دستتان را از سوراخ بیرون برده، دیوانه وار آن را تکان دهید راننده شما را نمیبیند،...
اما سایرین میبینند. این کار جان افرادی ر نجات داده است...
4- خانم ها معمولا عادت دارند که هنگامیکه پس از خرید یا کار وارد اتومبیل خود می شوند...
در آن بنشینند و کارهای دیگر انجام دهند ممکن است کسی شما را زیر نظر داشته باشد...
و در یک فرصت مناسب از در سمت پیاده رو وارد اتومبیل شده اسلحه یا چاقویی را به طرف شما بگیرد و به شما گوید که به کجا بروید و حوادث ناگوار بعدی به وقوع بپیوندد.
به محض اینکه وارد خودرو شدید، درها را قفل کرده و محل را ترک کنید اگر هنگامیکه سوار خودرو شدید،...
شخص دیگری نیز در اتومبیل بود و اسلحه ای را به سمت شما نشانه رفت متوقف نشوید...
تکرار میکنم اتومبیل خود را متوقف نکنید به جای ترمز کردن،...
پای خود را بر روی گاز فشار دهید و با سرعت به چیزی بکوبانید که ماشین خرد شود ...
کمربند ایمنی و یا کیسه هوا جان شما را نجات خواهد داد...
و اگر دزد دیگری در صندلی عقب نشسته باشد به محض برخورد ماشین با مانع...فرار کنید،
که فرار کردن بهتر از این است جسد شما را در جایی پیدا کنند...
5- چند نکته هنگام سوار شدن به ماشین در یک پارکینگ مسقف یا سرپوشیده:
حواس خود را جمع کنید. اطراف خود، درون ماشین و صندلی عقب را نگاه کنید ...
زمین سمت پیاده رو را نگاه کنید... اگر ماشین شما در کنار یک ون بزرگ پارک است...
از در سمت پیاده رو سوار اتومبیل شوید بیشتر قاتل های زنجیره ای
قربانیان خود را در حالیکه می خواهند سوار ماشین شوند به داخل ون میکشند...
به ماشینی که در سمت خیابان و یا پیاده رو، نزدیک ماشین شما پارک است نگاه کنید...
اگر مردی تنها در صندلی ای که نزدیک ماشین شما است، نشسته است به عقب برگردید و با یک نگهبان یا پلیس به ماشین خود نزدیک شده و سوار شوید...
6- همیشه از آسانسور به جای پله استفاده نمایید...
راه پله ها مکان هایی ترسناک برای تنها بودن هستند و بخصوص در شب مکان های خوبی برای انجام جنایت و زورگیری می باشند...
7- در صورتیکه شخصی اسلحه دارد و شما از او فاصله بیش از سه متر دارید یقینا بهتر است که بدوید...
شخص مهاجم فقط می تواند بدون دقت به شما شلیک کند ...
در حالیکه شما یک هدف متحرک هستید، احتمال اینکه تیر به شما بخورد 4 درصد است...
و همچنین به احتمال زیاد محلی از بدن که مورد اصابت گلوله قرار میگیرد، یکی از اعضای حیاتی بدن شما نیست... ترجیحا به صورت زیک زاگ بدوید...
8- خانم ها معمولا تلاش می کنند که عاطفی و دلسوز و شفیق باشند ...
اینطور زنانه و لطیف که تابحال رفتار داشته اید و با این شرایط خاص متفاوت برخورد کنید...!
برای همه کس اینطور نرم رفتار کردن اشتباه است و دیگر بس است...!!!
این رفتار ملایم ممکن است به شما صدمه زده و یا حتی به کشته شدنتان منجر شود...
رهبر باندی که یک قاتل بود و قتل های زنجیره ای انجام میداد مردی خوش تیب و با سواد بود. از حس شفقت زنان سوء استفاده میکرد : با عصایی در دست لنگان لنگان راه میرفت و برای سوار شدن به اتومبیل خود درخواست کمک میکرد...
9- نکته امنیتی دیگر:
شخصی به من گفت که دوستش صدای گریه یک بچه را شب هنگام در راهرو آپارتمان شنیده است...
و بدلیل اینکه دیر وقت بوده به پلیس زنگ زده است... او فکر میکرد که این عجیب است...
پلیس به او گفت: هرکاری که میکنی، در را باز نکن... زن گفت که این مانند صدای یک بچه است که انگاراز پنجره به بیرون خزیده و ممکن است وارد خیابان شود... او نگران بچه است...
پلیس گفت، یکی از واحدهای اعزامی ما در راه است... هر کاری که میکنی، در را باز نکن!...
پلیس به او گفت که آنها فکر میکنند که یک قاتل قتل های زنجیره ای صدای یک بچه را ضبط کرده است و با استفاده از آن زنان را بافکر اینکه کسی یک بچه آنجا گذارده است، به بیرون از خانه میکشاند...
او گفت که آنها هنوز این موضوع را تایید نکرده اند. اما تعداد زیادی خانم تماس گرفته و میگویند هنگامیکه شب هنگام در خانه تنها بوده اند، صدای گریه یک بچه را از بیرون در میشنوند...
10-اگر صدای چکه آب از شیرهای بیرون خانه در نیمه شب شنیدید...
هرگز از منزل خارج نشوید و با تماس، از همسایه های خود کمک بگیرید...
سوار تاکسی شدم.یارو صدای ضبطشو تا ته
زیاد کرده بود.میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟
میگه اذییتتون میکنه!
گفتم پَـــ نَ پَـــ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای
کدوممون بهتره!!!!
رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم،
طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم!
رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه 2 تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی
مسئولش که وارد حسابم کنه؛
میگه: میخوای ببریشون؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ اومدم کتابارو بهت توصیه کنم بخونی، میانگین
ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا
سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم
مراقبه دیده میگه تقلبه؟؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ دعای ابوحمزه ثمالیه
رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم،
مربیه میگه: بچه رو میبریدش؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ همینجا میخورمش
رفتم آزمایش ادرار.
یارو میگه ادراره؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ سکنجبینِه برو کاهو بیار بزنیم توش بخوریم!
کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش.
داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.
داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم
اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم
رفتم بانک پول بگیرم
کارمنده میگه پول رو میبرین؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش
شاباش بدم....
رفتم نوشابه بخرم به یارو میگم اینکه تاریخش مال دو سال پیشه
میگه : یعنی فاسد شده ؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ مونده جا افتاده
دارم از گرما میمیرم ، خودمو مثله چی دارم باد میزنم ،
بابام میاد میگه چیه ؟ گرمته ؟؟؟؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو امتحان میکنم
رفتیم رستوران ، میگم 2تا جوجه لطفا ،
میگه جوجه کباب؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ ازین جوجه رنگیا ، یه قرمز بدین یه سبز
به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر .
میگه گرفتم وصل کنم؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ فوت کن , قطع کن
زنگ زدم 115،
میگه آمبولانس میخواین قربان؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ یه پلیس 110 میخوام, بقیش هم آدامس بدین!
به مامانم میگم من میرم کارواش،
میگه ماشینم میبری؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم
یارو اومده میبینه همکارم توی اتاق نیست
باز میپرسه خانم فلانی نیست؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ هستن. افتادن پشت اون کمد. با خطکش بزن دربیاد.
مگس کش دستمه.
مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون
بزنن
حواسم نبود با صورت رفتم تو در
میگه ندیدیش؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ من دارکوبم می خوام با منقار یه سوراخ برا خودم
باز کنم برم تو
رفتم دکتر میگم:دو روزه بدنم خیلی درد میکنه!
بعد از 10 دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟!
گفتم پَـــ نَ پَـــ میخوای واسم دعا کن تا خوب بشم!!!!
با گل رفتم بیمارستان
نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین
گفتم پَـــ نَ پَـــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...
رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر
یارو گفت : راحت باشه؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ خار داشته باشه..
دارم تو حیاطمون موتورمو تعمیر میکنم به مامانم میگم دستمال بیخودی
داری؟
میگه میخوای موتورتو تمیز کنی؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ میخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردی برقصم
داشتم تلویزیون میدیدم
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من میگه داشتی
میدیدی؟؟؟!!!
گفتم پَـــ نَ پَـــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!!!!
رفتم واسه استخدام,
یارو میگه اومدی واسه استخدام؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ اومدم ببینم کی استخدام می شه ازش شیرینی بگیرم!
میگم بابا... تصمیم رو گرفتم... می خوام زن بگیرم...
میگه میشناسیش؟ میگم آره..
میگه مجرده؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم
خواستگاری
دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم .
میگه شما سوال داری؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگیری
...
رفتم پیژامه از کمد برداشتم پوشیدم
بابام میگه از تو کمد برداشتی؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری
بپوشم خنک شم
لپ
تاپ رو پامه دارم باهاش کار میکنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت
روشنه ؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رو زمین داشت گریه میکرد گذاشتمش رو دلم
آروم بگیره بعد بش میگم کاری داری باش مگه ؟ میگه پَـــ نَ پَـــــ صدا
گریه اش تا تو اتاق من میومد اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن
پارتی بودیم ... ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن ...
رفیقم میگه دارن میرقصن!؟
پَـــ نَ پَــــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون
میدن تا نجاتشون بده
رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم ... یارو میگه جای امن میخای ؟
پَـــ نَ پَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن !
بابام
با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین
...
تازه میپرسه خورد به دستت؟
پَـــ نَ پَـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم
خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی
یارو با موتور زده بهم ....خوردم زمین سرم شکسته داره خون میاد اومده
میگه سرت داره خون میاد؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ من خودنویسم جوهرم پس داده
تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم
قاپید
دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت
کنه فردا میاره
به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان ابم بیار بهم میگه تشنته
میگم:پـَـَـ نَ پـَـَـــ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ولی
با منت و خواری پی شبنم نمی گردم
رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین، میگه بال مرغ؟ پـَـَـ نَ
پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش
کنم
زنگ
زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن ، دختره گوشی رو برداشته ، میگم
ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید ؟ میگه واسه عکس گرفتن ؟ پَـــ نَ
پَـــ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم !!! بعد میخنده میگه 6 وقت
داریم . بهش میگم قبل از 6 هم کسی نوبت داره ؟ میگه پَـــ نَ پَــــ
امروز رو کلا واسه شوهر آیندم خالی کردم .
به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟
پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....
رفتیم کوه ... دارم چوب جمع میکنم ...
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت ...
مانتوش ۱۵ سانت بالای باسن مبارکشه، آرایششم که شبیه جن و پری شده ...
حالا بماند که موهاش قرمزه !
میگه به نظرت برم بیرون گشت ارشادم بهم گیر میده ؟!
پَـــ نـ پَـــ میبرنت صدا و سیما تو برنامهی زلال احکام به سوالات
شرعی مردم پاسخ بدی
ادامه مطلب ...
«که ملوچ؟» سعید عندلیب
1) جَاْهِلِ دینه سِرْسهکیچّه مُگُفت |
|
کَوش و کیف و کلا (ه) مُوْ رَ که مَلَوچ؟ |
|
2) کِردیُمْ خُانُ و مُاْنِ خُوْ رْ حرّاج |
|
خُاْنَه و سَرْپنا مُوْ رَ که مَلَوچ؟ |
|
3) روزِ مُوْ رْ مغزِ بَاْدُمِ بَاْسِ |
|
سفرة نَاْشْتا مُوْ رَ که مَلَوچ؟ |
|
4) مبتلایِ بلا شده دلْ مُوْ |
|
اِی دلِ مبتلا مُوْ رَ که مَلَوچ؟ |
ادامه مطلب ...
در صورتیکه تاریخ تولد شما در:
اول فروردین ماه باشد سیاه هستید.
بین دوم فروردین تا 11 فروردین باشد ارغوانی هستید
بین 12 تا 21 فروردین باشد. شما سرمه ای است
بین 22 فروردین تا 31 فروردین باشد نقره ای هستید.
بین یکم اردیبهشت تا 10 اردیبهشت باشد سفید هستید.
بین 11 اردیبهشت تا 24 اردیبهشت باشد شما آبی هستید.
بین 25 اردیبهشت تا سوم خرداد باشد شما طلائی رنگ هستید.
بین 4 خرداد تا 13 خرداد باشد شما شیری رنگ هستید.
بین 14 خرداد تا 23 خرداد ماه باشد شما خاکستری هستید.
بین 24 خرداد تا دوم تیر ماه باشد شما رنگ خرمائی هستید.
سوم تیر ماه باشد رنگ شما خاکستری است.
بین 4 تیر ماه تا 13 تیر ماه باشد شما قرمز هستید.
بین 14 تیر ماه تا 23 تیر ماه باشد شما نارنجی هستید.
بین 24 تیر ماه تا سوم مرداد ماه باشد شما زرد هستید.
بین 4 مرداد ماه تا 13 مرداد باشد شما صورتی هستید.
بین 14 مرداد تا 22 مرداد باشد شما آبی هستید.
بین 23 مرداد تا یکم شهریور باشد شما سبز هستید.
بین 2 شهریور تا 11 شهریور باشد شما قهوه ای هستید.
بین 12 شهریور تا 21 شهریور باشد شما کبود رنگ هستید.
بین 22 شهریور تا 31 شهریور باشد شما لیموئی هستید.
متولدین یکم مهر ماه زیتونی هستند.
بین 2 مهر تا 11 مهر ماه ارغوانی هستید.
بین 12 مهر تا 21 مهر ماه شما رنگ سرمه ای دارید.
بین 22 مهر ماه تا یکم آبان ماه شما نقره ای هستید.
بین 2 آبان تا 20 آبانماه باشد شما سفید هستید.
بین 21 آبانماه تا 30 آبانماه باشد رنگ شما طلائی است.
بین یکم آذر ماه تا 10 آذر ماه باشد شما شیری رنگ هستید.
بین 11 آذر ماه تا 20 آذر ماه باشد شما خاکستری هستید.
بین 21 آذر تا 30 آذر باشد شما خرمائی رنگ هستید.
متولدین اول دیماه نیلی رنگ هستند.
بین دوم دی ماه تا 11 دی ماه باشد رنگ شما قرمز است.
بین 12 دی ماه تا21 دی ماه باشد شما نارنجی هستید.
بین 22 دی ماه تا 4 بهمن ماه باشد شما زرد هستید.
بین 5 بهمن تا 14 بهمن ماه باشد شما صورتی هستید.
بین 15 بهمن تا 19 بهمن ماه باشد شما آبی هستید.
بین 20 بهمن تا 29 بهمن ماه باشد شما سبز هستید.
بین 30 بهمن تا 9 اسفند ماه باشد شما قهوه ای هستید.
بین 10 اسفند تا 20 اسفند باشد شما کبودی رنگ هستید.
بین 21 اسفند تا 29 اسفند باشد لیمویی هستید.
ادامه مطلب ...
قبل از تصمیم قطعی ، یک یا چند جلسه را حتماً جهت صحبت و گفتگو با طرف مقابلتان بگذارید ، این کار را حتماً انجام دهید، چون اطلاعات زیادی را به دست خواهید آورد و همچنین حرفها و نظرات خود را بیان خواهید کرد . اما در جلسة گفتگو از چه مسائلی صحبت می کنید ؟
جلسة گفتگو جای دل دادن و دل سپردن نیست ، بلکه جایی است که بایستی« قول سدید» داشته باشید ، حتماً می پرسید قول سدید یعنی چه ؟قول سدید حداقل چهار ویژگی در کلام و کلمات دارد و یک ویژگی هم در لحن بیان دارد . شفافیت ، مستدل بودن ، و واقعیت داشتن از خصوصیات کلام و قاطعیت در لحن کلام ، عناصر تشکیل دهندة قول سدید هستند .
ادامه مطلب ...